یادگیری با توجه به نوع حافظه :
افراد بطور کلی دارای چهار نوع حافظه می باشند که شامل حافظه شنیداری،حافظه دیداری،حافظه نوشتاری،وحافظه حسابگرانه میباشد.دانستن اینکه در شخص چه نوع حافظه ای قدرتمندتر است،کمک بسیاری به انتخاب روش صحیح یادگیری می کند.
تقسیم بندی فردی حافظه
به طور کلی افراد در یادگیری، مطالعه و نگهداشت مطالب به ۴ دسته که در حقیقت نماینده ۴ نوع حافظه اند، تقسیم می شوند:
۱٫ حافظه شنیداری (سمعی)
۲٫ حافظه دیداری (بصری)
۳٫ حافظه نوشتاری (یدی)
۴٫ حافظه حسابگرانه (آماری)
باید یاد آور شد بسیاری از مردم هنوز این ۴ حافظه را نمی شناسند و حتّی نمی دانند کدام یک از آن ها در وجودشان قوی تر است. البتّه گاه ترکیبی از ۲ یا ۳ نوع حافظه در موضوعات مختلف علمی در فرد موجود است که باید آن ها را شناخت و در جهت تقویت شان گام برداشت.
در این مقاله از حافظه شنیداری یاد می کنیم و سه حافظه دیگر را در شماره بعد توضیح خواهیم داد.
حافظه شنیداری (سمعی)
افرادی که از راه شنیدن و تمرکز شنیداری به مرحله یادگیری پایدار می رسند، دارای حافظه شنیداری اند.
این افراد دقیق تر از بقیه به صدای های جهان پیرامون گوش می دهند و تشخیص صداها نیز برایشان آسان تر است؛ بدین سبب وقتی کسی که یک یا دو بار با آن ها سخن گفته، با آنان ارتباط تلفنی برقرار می کند، بی درنگ صدایش را تشخیص می دهند.
اینان همیشه صداها، آهنگ ها، اصوات و گفت وگوها را با هم می سنجند و یادآور می شوند فلان صدا شبیه فلان چیز است؛ صدای این دو نفر شباهت دارد. این آهنگ را قبلاً شنیده ام و چقدر دقیق کپی برداری شده است.
این افراد در کودکی نیز قابل تشخیص اند. آن ها در کودکی با صدای بلند سخن می گویند و میزان دقّت و استماع مخاطب برایشان مهم است. حتّی اگر مخاطب به دیدگانشان خیره شود، چنان چه احساس کنند به آن ها توجّه ندارد، معترض می شوند؛ سکوت پیشه می سازند یا لب به شکوه می گشایند.و استدلال مخاطب را – به شما می نگریستم و به دقّت گوش می کردم – باور نمی کنند.
این دسته از افراد هنگام تدریس معلّم چشم ها را می بندند و به جایی خیره می شوند یا سر را پایین می اندازند و به دقّت گوش می دهند. افزون بر این،گاه زیر لب سخنان استاد را تکرار می کنند. گاه معلمان محترم این افراد را به خطا از حالات یاد شده باز می دارند و کردارشان را نشانه بی توجهی می پندارند؛ در حالی که این حالات برای این گونه حافظه ها جز تمرکز معنایی ندارد.
آهنگ، طنین، سرعت، صلابت و کیفیت صدا برای این افراد بسیار مهم است.
نابینایان بیش از دیگران از این حافظه بهره می برند و در حفیقت فقدان بینایی را با آن جبران می کنند.
نشانگان رفتاری حافظه شنیداری
افرادی که در یادگیری بیش تر از حافظه شنیداری استفاده می کنند، از نشانه های رفتاری زیر بهره می برند:
۱٫) بیش تر به واژه های سمعی تکیه دارند.
۲٫) اغلب هنگام فکر کردن به اطراف خود می نگرند.
۳٫) پر طنین صحبت می کنند و گاه بیانشان بر حرکاتشان غلبه دارد.
۴٫) معمولاً دست خود را تا نیمه کمر بالا می آورند و با آن ژست می گیرند.
۵٫) عموماً بیش از دیگران، می پرسند.
۶٫) وقتی مخاطب قرار می گیرند، به نقطه ای خیره می شوند و حرکات سر و چهره شان علائم پرسش، پذیرش و تایید و تعجب را تداعی می کند.
تکیه های کلامی
این افراد در جملات خویش معمولاً به واژه ها و عبارات سمعی بیش تر توجّه دارند و از آن ها استفاده می کنند؛ برای مثال آن طور که شنیدم، به ذهنم می رسد، درک کردم، فهمیدم، اعلام کردم، شرح دادم، مذاکره کردم، صدا کردم، اعتراض کردم، غرغر کردم، سکوت کردم، کم صحبت کردم و سلیس بود.
ده مرحله برای گوش دادن موثر (حافظه شنیداری)
نیکولاس، از صاحب نظران یادگیری و آموزش، برای استماع موثر و بهره صحیح از حافظه شنیداری ۱۰ مرحله بر می شمارد:
۱٫) در حالی که گوش می دهید، بر یافتن زمینه هایی که مورد علاقه شما است و آن ها را مفید می یابید، تمرکز کنید.
۲٫)به جای پرداختن به روش ارائه، با دید پرسشی به محتوای مطلب ارائه شده بنگرید و بیش تر درباره شان قضاوت کنید.
۳٫) از قضاوت زود رس درباره مطالب بپرهیزید و آن را به تعویق افکنید؛ چنین حالتی باعث می شود تحلیل گر باقی بمانید.
۴٫) بر نظرهای اصلی ارائه شده به وسیله سخنران یا مدرس تمرکز داشته باشید.
۵٫) در گوش دادن انعطاف پذیر باشید.
۶٫) در جهت گوش کردن موثر بکوشید و از رمزگذاری ذهنی استفاده کنید.
۷٫) مقاومت در برابر عوامل اخلالگر فیزیکی، روانی و انسانی را از یاد نبرید. هر کدام از این عوامل می توانند حواس شما را مشغول کنند و از صحنه فعال ذهنی شما صحنه ای منفعل پدید آورند.
۸٫) در برابر واژه ها و اطلاعات جدید به جست وجوی معنا بپردازید و ذهن خود را بکاوید. یا آن ها را در جایی یادداشت کنید و استمرار استماع موثر را از دست ندهید؛ برای مثال اگر وسط بحث کلماتی مانند پارادایم، لیبرالیسم و هرمنوتیک را ناآشنا یافتید، بهترین راه یادداشت آن ها و ادامه دادن به شنیدن فعال است.
۹٫) با آگاهی از جانبداری ها و محدودیت تجارب خویش، فکر خود را بر نظرهای جدید گشوده نگهدارید و هرگز مطالب را با تعصب کور، یک سویه و جانبدارانه تفسیر نکنید؛ یعنی همیشه منتظر باشید، بعد چه می شود.
۱۰٫) قبل از استماع سخنرانی یا درس استاد، مدّت آن را دریابید و از نظر روانی، خود را برای شنیدن مطالب در آن مدّت آماده سازید.
این موارد هنگام تمرینات شنیداری برای یادگیری زبان های خارجی حائز اهمیت می باشند.
شیوه های استفاده بهتر از حافظه شنیداری
۱٫) از آن جا که معمولاً بلند خواندن و گوش دادن به مطالب به یادگیری می انجامد، بهتر است به جای بلند خوانی زمزمه خوانی تجربه و جایگزین شود تا با مصرف انرژی کم تر اطلاعات بیش تر به دست آید. بلند خوانی، افزون بر مزاحمت، به صرف انرژی بسیار و خستگی زود هنگام می انجامد.
۲٫) محیط خلوت، دوری از سر و صداهای مزاحم و نور کافی و دوری از عوامل باز دارنده بسیار مهم است.
۳٫) بهتر است برای استماع بهتر و جامع تر در حد امکان نزدیک استاد نشست.
۴٫) چون اطلاعات به صورت فله ای (بسته بندی) وارد مغز می شود، برای آن که منظم (دسته بندی شده) جا یابی و طبقه بندی شوند و یادگیری پایدارتر گردد، با آنچه شنیده یا خوانده می شود، به صورت پرسشی برخورد گردد.
۵٫) ضبط درس و استماع مجدد آن بسیار مفید است. باز گو کردن همه درس یا مطالب مهم آن به وسیله خود فرد، ضبط آن و سپس گوش سپردن به آن در فواصل زمانی مختلف، به ویژه در دروس نظری و بالاخص در زبان های انگلیسی، عربی و قواعد، بسیار سودمند است.
نکات دیگر
۱٫) برای گفت وگو با این مخاطبان نباید در تاریکی قرار گرفت.
۲٫) برای این افراد، لب های گوینده، فیزیک جسمی و تن صدای وی بسیار مهم است.
۳٫) سخنرانانِ دارای قوت کلام، برای این افراد، مطلوبیت بسیار دارند.
شیوه زمان شکن و کاربردی
برای این افراد شیوه ای بسیار قوی وجود دارد که از دیر باز در حوزه های علمیه رواج داشته است. این روش که امروزه اصطلاحاً حریف تمرینی یا مباحثه نظری خوانده می شود، روش بحث و تکرار است. در این باره، عبارت زیر نزد حوزویان شهرت دارد: الدرسُ حرفٌ و التکرار اَلفٌ؛
درس سخنی است و تکرار هزار مرتبه آن را غنی می سازد.
نکته مهم در این روش، استفاده از حریف یا مباحث مناسب است. این فرد نباید، از نظر توان علمی، با شما فاصله بسیار داشته باشد و بهتر است هم سطح یا کمی بهتر شمرده شود؛ چون حریفان و هم بحث های قوی و مستعد، افراد ناتوان تر را ابزار تکرار درس خویش می سازند. هم بحث بسیار ضعیف، انگیزه ها را نابود می کند؛ گرچه افراد ناتوان باید برای رشد و ارتقای خویش هم بحث متوسط برگزینند.
۲ – )حافظه دیداری (بصری)
افرادی که از راه دیدن و تمرکز روی صفحه و تصویر برداری از مطالب بهتر می آموزند، نگه می دارند، یادآوری می کنند و مطالب را دوباره به صحنه فعال ذهن خود می آورند، از این حافظه برخوردارند. امروزه عقیده بر این است که بیش از ۷۰ درصد آموخته ها و تجارب از طریق چشم به دست می آید.
این دسته از افراد جهان را به صورت تصاویر ادراک می کنند و حتّی آدرس ها را بر مبنای نشان های فیزیکی می آموزند؛ برای مثال به یاری نشانه های ذهنی ای که از اماکن اطراف، تابلوها، مغازه ها و ادارات می سازند، مکانی خاص را به خاطر می سپارند.
این افراد در کودکی نیز قابل تشخیص اند؛ یعنی وقتی تازه زبان می گشایند، هنگام گفت وگو با بزرگ ترها در چشمان طرف مقابل زُل می زنند. جالب این که وقتی طرف صحبتشان به چشم و چهره آن ها نمی نگرد، با دستان کوچکشان چهره اش را سمت خویش می گردانند و می گویند: ببین، ببین! و تا مخاطب نگاهشان نکند، سخن نمی گویند. این گروه در دوران تحصیل به چهره استاد بسیار می نگرند و حتّی گاه مطالب درس را با حرکات استاد کُد گذاری می کنند و به حافظه می سپارند.
این حافظه به راحتی قابل توسعه است. می توان بیش تر مطالب درسی را به یاری تصویر به یاد سپرد و هر صفحه را به صورت تصویری در حافظه نگهداری کرد.
بارها اتّفاق افتاده است، هنگام برون آمدن از جلسه امتحان، دیده ایم دوستان ما درباره خاستگاه پرسشی خاص گفت وگو می کنند؛ برای مثال رضا به علی می گوید: سئوال ۵ از کجا آمد؟ علی نیز اظهار بی اطلاعی می کند؛ ولی سعید می گوید: صفحه ۸۰٫ آن ها به صفحه ۸۰ مراجعه می کنند و پرسش و پاسخ را دقیقاً می یابند. شاید خود سعید نیز نداند حافظه بصری یا دیداری فوق العاده دارد و اگر آن را تربیت و تقویت کند، در یاد سپاری مطالب توفیق فزون تر می یابد.
گروهی از افراد – بی آن که بدانند – از این نوع حافظه سود فراوان می برند و فکر خود را خسته نمی کنند. یکی از نویسندگان درباره حافظه ابوعلی سینا چنین نگاشته است: وقتی ابن سینا به اصفهان پناه آورد، عالمان از او خواستند نسخه ای از کتاب قانون به آن ها دهد. شیخ گفت: آن کتاب را نیاورده ام؛ ولی صفحه صفحه اش را به خاطر دارم. آنگاه قانون را برای علاقه مندان باز گفت و آنان به نوشتن پرداختند.
نشانگان رفتاری
افرادی که حافظه دیداری دارند، از ویژگی های زیر بهره می برند:
۱٫) وقتی صدایی می شنوند، به طرف بالا نگاه می کنند.
۲٫) با سرعت سخن می گویند و آهنگ صداشان بلند است.
۳٫) هنگام صحبت دست ها را حرکت می دهند و به طرف بالا می گیرند.
۴٫) به سرعت نفس می کشند.
۵٫) اصطلاحاً تصویری صحبت می کنند.
۶٫) در به کار بردن تشبیه، تمثیل، تخیل و صحنه پردازی مهارت فوق العاده دارند.
آن ها علاوه بر این که خود را در صحنه می یابند، چنان سخن می گویند که دیگران نیز خود را در صحنه مورد نظر احساس می کنند. اگر داستان می گویند، شنونده را در کوچه پس کوچه های داستان راه می برند.
۷٫) در نوشتن انشا، نامه، خاطره و… به انعکاس صحنه ها، شفاف ساختن فضا و تصویر کردن بسیار گرایش دارند.
۸٫) در چهره شناسی بسیار موفقند و گاه فردی را بعد از سال ها از طریق چهره می شناسند؛ بی آن که نامش را به خاطر آورند.
تکیه های کلامی
این گروه در جملات خویش از واژه های زیر بسیار بهره می برند:
دیدن، نگاه کردن، منعکس کردن، چشم انداز، هدف، درخشان، شفاف، تصور، ترسیم، انعکاس، عکس، تصویر، مثل، مانند، نور و تابش.
شیوه های استفاده بهتر از حافظه دیداری
۱٫) تمرکز نگاه بر جملات و پاراگراف ها و سپس بستن چشم ها و انعکاس مطالب عمده به ذهن و نگاه مجدد به آن
۲٫) تلفیق مطالب با تصویرها، شکل ها، نمودارها، جدول، نشانه ها و شماره های صفحات
۳٫) علامت گذاری معنا دار از خط کشی ساده زیر کلمات تا علائم ابتکاری مانند * و…
۴٫) مطالعه و تلاش در احضار صفحه ای و پاراگرافی مطالب مطالعه شده بعد از هر پانزده دقیقه
در آموزش این افراد نیز باید از کتاب های دارای نمودار و تصویر و جدول، و نیز اُپک، ویدئو، CD و فیلم های آموزشی استفاده شود.
۳ –) حافظه نوشتاری (یدی) و احساسی
افرادی که از راه نوشتن و لمس و دسته بندی منطبق بر ذوق خود بهتر یاد می گیرند، از حافظه نوشتاری و احساسی بهره می برند. واکنش فیزیکی این افراد بیش تر است و جالب این که در زمان تحصیل گاه سخنان معلّم را به صورت جامع و با حداکثر توان یادداشت و نگهداری می کنند. البتّه تاثیر نوشتار بر یادگیری بدیهی است و بعضی افراد از این طریق بیش تر و کامل تر یاد می گیرند. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: اَلعِلم وَحْشِیٌ قَیدوُه بِاْلکِتابة؛ دانش سرکش است؛ آن را با نوشتن به بند کشید.
نشانگان رفتاری در حافظه نوشتاری
این دسته از افراد غالباً:
۱٫ هنگام اندیشیدن به سمت پایین و راست خود می نگرند.
۲٫ حرکات دست، تغییرات چهره و اعمال جسمانی شان بسیار است.
۳٫ صدایی عمیق دارند و کلمات را شمرده بیان می کنند.
تکیه های کلامی
این دسته از افراد عموماً در گفتارشان به واژه ها و عبارات زیر توجّه می کنند: نوشتم، دسته بندی کردم، بالا و پایین، پیوند، در دست گرفتن، لذت بردن، احساس کردم، لمس کردم، لغزیدن، اتصال و….
شیوه های استفاده بهتر از حافظه نوشتاری و احساسی
۱٫) این افراد اگر با فنون خلاصه نویسی و چکیده برداری آشنا شوند، بسیار موفقند.
۲٫) معمولاً توصیه می شود این افراد ابتدا مطالب را مطالعه و علامت گذاری کنند و سپس آن را در قالب های ۱۳ و ۱۵ و ۱۱۰ چکیده و خلاصه کنند.
۳٫) عادت کردن این افراد به چکیده منظم و مرتب و دسته بندی شده بسیار مطلوب است.
۴٫) اگر کسی حس کند حافظه نوشتاری اش در بعضی از دروس قوی است، حتماً باید با تمرین خلاصه نویسی آن را غنی تر سازد و بکوشد مطالب را در قالب های غیر یکنواخت خلاصه کند. جالب این که کم کم خود فرد روش هایی ابتکاری به کار می برد.
۵٫) یکی از مسائلی که بسیار تجربه شده، نگاشتن چکیده مباحث هر صفحه در حاشیه آن صفحه است.
۶٫) دانش آموزان و دانشجویانی که با آزمون های چهارجوابی رو به رو می شوند، می توانند، با بهره گیری از روش چکیده دروس، دست کم به حدود ۵۰درصد پرسش های آزمون دست یابند.
۴ – حافظه حسابگرانه، منطقی و استدلال گر
این دسته از افراد اطلاعات آموخته شده را به قالب های کوچک تر تقسیم می کنند. جالب این که گاه فقط بخش های مهم پاسخ پرسش را می آموزند و از مکانیسم درون آماری بهره می برند. این افراد مطالب تقسیم بندی شده را خیلی بهتر یاد می گیرند و به عملیات مرحله ای و فلوچارتی علاقه نشان می دهند.
نشانگان رفتاری در حافظه حسابگرانه
۱٫) گفتار این افراد با منطق و استدلال آمیخته است.
۲٫) وقتی به فکر فرو می روند، معمولاً به پایین و یا چپ می نگرند.
۳٫) لحن صداشان آهسته و آرام است و از شیوایی سخن بهره مندند.
۴٫) حرکات دست شان اندک است.
تکیه های کلامی
این افراد عموماً، در گفتار و نوشتار خویش، به واژه های زیر بسیار اشاره می کنند:
آموختن، در نظر گرفتن، به ذهن خطور کردن، عمل کردن، آگاه کردن، آگاه بودن، تصور کردن، تشخیص دادن، تصمیم گرفتن، قدردانی کردن، حدس زدن، تجربه کردن، تولید کردن، جدی بودن، فهمیدن و…
شیوه های استفاده بهتر از حافظه حسابگرانه
این گروه باید:
۱٫ مکانیسم یادگیری خود را بر ریز کردن صحیح مطالب متمرکز سازند.
۲٫ مطالب علمی و قواعد و اصول مختلف را که به صورت انشایی نگاشته شده، به قالب های عددی و مرحله ای تبدیل کنند.
اغلب افراد از هر ۴ حافظه یا سیستم یادگیری بهره می برند و اصطلاحاً حافظه های ترکیبی (Compratius Memory) دارند؛ ولی:
۱٫) افراد تنها به یکی از حافظه ها بیش تر گرایش نشان می دهند.
۲٫) در دروس و مطالب علمی گوناگون معمولاً حافظه سمعی و نوشتاری بیش تر خود را می نمایانند؛ برای مثال در دروس نظری حافظه سمعی و در دروس متریک (ریاضی و هندسه و…) حافظه نوشتاری.
۳٫) خلقت آدمی چنان است که می تواند از همه حافظه های یاد شده بهره گیرد.